استدراک (علم بدیع)یکی از اصطلاحات بکار رفته در ادبیات فارسی، استدراک بوده که در لغت به معنی ««دریافتنِ چیزی» میباشد. ادبا برای این اصطلاح برداشتهای متفاوتی ارائه کردهاند، که در این مقاله به آن میپردازیم. ۱ - معنای استدراکدر لغت به معنی «دریافتنِ چیزی»، و در اصطلاح علم بدیع آن است که در آغاز سخن توهّمی ایجاد کنند، و سپس سیاق سخن را تغییر دهند، و از آن در القای معنایی متفاوت و مغایر معنی اوّل سود جویند، چنانکه در آغاز سخن تصوّر شود که گوینده قصد مذمّت دارد و سپس معلوم شود که مقصود او مدح بوده است، یا آنکه گمان کنند که قصد عذرخواهی دارد و سپس معلوم شود که مقصود او ریشخند بوده است، مانند: نمیخواهم که در چشمم نشینی •••• که اینجا هم مـیانِ مـردمان است (آزاد کشمیری) از مصراع اوّل این بیت، اظهار نفرت و انزجار از معشوق تصوّر میشود، امّا از مصراع دوم معلوم میشود که نهایت غیرت و محبّت به معشوق مراد بوده است. از این صنعت با عنوان «رجوع»، «استدراک و رجوع» و «استدراک الابتداء» نیز یاد شده است. و نوع انتقال از معنی منفی به معنی مثبت، که عموم مردم آن را بیشتر با نام «زشت و زیبا» میشناسند، با عنوان «مدح شبیه به ذمّ»، و «هجو ملیح» و نوع انتقال از معنی مثبت به معنی منفی، با عنوان «ذمِّ شبیه به مدح» نیز خوانده شده است. ۲ - شرط صحت استدراکاستدراک به شرطی در شمار صنایع بدیع قرار میگیرد که، با نکتهای ظریف همراه باشد که بر زیبایی کلام بیفزاید، یا هدفی چون تاکید و مبالغه در کار باشد. ۳ - استدارک ناپسندعلمای بلاغت، استفاده از استدراک را در مقام مدح ناپسند شمردهاند، زیرا در این صنعت، تا متکلّم بخواهد به موضوع مدح بازگردد، عیشِ ممدوح ناخوش شده، و لذّتِ سخن از میان میرود و استعمال آن را در مَطْلَعِ سخن بیشتر منع کردهاند. امّا آوردن استدراک در مقام هجا، هَزل، و طنز پسندیده است. از روشهای رایج استدراک، آوردن حروف استثنا (مانند: جز، مگر، لکن) است. [۱]
سعادت، اسماعیل، دانشنامه زبان و ادب فارسی، تهران، سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ج۱، ص۳۶۶.
۴ - پانویس
۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «استدراک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۰۴. ردههای این صفحه : آرایههای ادبی | اصطلاحات ادبیات فارسی | تکنیکهای ادبی | روشهای بلاغت | شکلهای سخنرانی | علم بدیع
|